به گزارش مشرق، کیهان در ویژه های خود نوشت:
عباس عبدی در روزنامه آلوده به بخششهای شهرام جزایری (روزنامه اعتماد) نوشت: خسارت 200 میلیاردی قرارداد ویلموتس در برابر صدها میلیارد دلاری که در دوره احمدینژاد بدون فایده اتلاف شد و نه تبدیل به شغل موثری شد و نه تبدیل به تولید، رقم بسیار بسیار نازلی است که اساسا به حساب نمیآید در حالی که متاسفانه نسبت به سرنوشت آنها حساسیت چندانی وجود ندارد.
وی میافزاید: واقعیت این است که پس از انقلاب تصور این بود که فعالیتهای اجتماعی و وجوه جامعه کمکم رنگ ارزشهای اسلامی و اخلاقی خواهد گرفت، غافل از اینکه موضوع برعکس خواهد بود و این برخی از سیاستمداران و انقلابیون بودند که به رنگهای دیگر درآمدند و انقلاب و ارزشها را پیش پای اقتصاد، سیاست، ورزش و... قربانی کردند. در حقیقت فوتبال به دلایلی؛ نقش سیاسی تعیینکنندهای پیدا کرده و از این طریق نیز مصونیت به دست آورده است. آیا تاکنون فکر کردهاید که چرا دو تیم استقلال و پرسپولیس حتی به قیمت بالا واگذار نمیشوند ولی نیشکر هفتتپه و شرکت هپکو و... با شرایط بسیار ساده واگذار میشوند؟ چرا تا حالا چندین بار برای واگذاری این دو تیم اقدام کردهاند ولی هیچگاه به نتیجه نمیرسند. مگر آنها چه دارند که نیشکر هفتتپه، هپکوی اراک و دهها صنعت دیگر ندارند؟ آینها که سود چندانی هم ندارند. حتی چرا حاضر نیستند آنها را به دوستان و همفکران خود واگذار کنند؟ برای اینکه این دو تیم و فوتبال جایگاه سیاسی و حتی بالادستی پیدا کردهاند بنابراین به هر قیمتی که هست، حفظ میشوند. اینگونه نهادها بهطور عادی در شرایطی قرار میگیرند که ضابطه و شفافیت از آنها دور میشود. پشت صحنه،انواع و اقسام مبادلات صورت میگیرد و بسیاری از آنها فاسد است. کافی است که ثروت مدیران فوتبالی و پسران و فامیلهای نزدیک آنان را رسیدگی کنید تا معلوم شود، ماجرا چیست؟ جامعهای که به راحتی چنین پولی را برای مربی خارجی و کارنکرده، بدهد ولی کارگران هفتتپه آن برای گرفتن حقوق اعتصاب کرده و اشک بریزند، چگونه میتوان توصیف کرد؟
این فرافکنی در حالی است که هم فساد در واگذاری شرکت نیشکر هفتتپه و هم خسارت 220 میلیارد تومانی حاصل از قرارداد با ویلموتس، هر دو توسط دولت و مدیریت مورد حمایت آقای عبدی و الیاس حضرتی(روزنامه اعتماد) انجام گرفته است، به عبارت دیگر آقای عبدی عضو همان ستاد انتخاباتی در سال 92 و 96 بوده و برایش قلم زده که آقای پوریحسینی عضو مرکزیت آن ستاد بوده و سپس به ریاست سازمان خصوصیسازی رسیده و مفاسد بزرگ در واگذاری نیشکر هفتتپه، کشت و صنعت مغان، پالایشگاه کرمانشاه، آلومینیوم المهدی و... را به یادگار گذاشته است.
شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه سال 94 و در زمان ریاست «پوریحسینی» (رئیس ستاد انتخاباتی روحانی در آذربایجان شرقی) بر سازمان خصوصیسازی واگذار شد؛ این شرکت به 2 جوان 28 و 31 ساله واگذار شد که هیچگونه تخصصی در امر کشاورزی و صنعت نیشکر نداشتند!
دولت، این کارخانه بزرگ و بسیار مهم را که ارزش آن حدود 1700 میلیارد تومان بوده است با قیمت 291 میلیارد تومان واگذار کرد. نحوه پرداخت نیز اینگونه بوده است که ابتدا 6 میلیارد تومان به صورت نقد پرداخت شد و قرار شد که بقیه مبلغ (285 میلیارد تومان) به صورت اقساطی و هشت ساله با یک سال تنفس از دو نفر که هیچ تخصصی در زمینه صنعت نیشکر و کشاورزی نداشتند، دریافت شود!
اما درباره دولت نهم و دهم، هرچند که انتقادات جدی به عملکرد احمدینژاد بهویژه در دو سه سال اخیر وارد است، اما عملکردهای موفقیتآمیز آن دولت مطلقا قابل قیاس با سوءمدیریت فعلی نیست.
آیا تمهید تعهدات احداث 2 میلیون واحد مسکن مهر که 70 درصد آن در دولت دهم به اتمام رسید و حدود 10 میلیون نفر را صاحب خانه کرد، قابل مقایسه با بدعملی و هرزهگوییهای وزیری است که با افتخار گفت من یک خانه هم برای مردم نساختم؟! آیا تدبیر سهمیهبندی بنزین و ساماندهی صرفهجویی چند ده میلیون لیتری بنزین با سوءتدبیر حذف سهمیهبندی برای 4 سال و سپس سه برابر کردن ناگهانی قیمت و معترض کردن مردم قابل قیاس است؟! و قس علی هذا که بیان آن مثنوی 70 من کاغذ میشود.